شعر یعنی شعور

شعر عاشقانه-بی وفا

سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۱۵ ب.ظ
 
شعر زیر،شعر عاشقانه ای هست در قالب مثنوی از خودم:
 
سفارش شعر-شعر عاشقانه-بی وفا
 
بی وفا

 

لعنت به من که با همه جور و جفائیت
باز عاشق توأم و کنم با وفائیت


نفرین به تو که با همه مهر و وفائیم
هر دم ستم کنی و به ذلت کشانیم

گویم به خود که از چه هواداریش کُنی
از بهر یک نگاه، چنین زاریش کُنی

بگذر از این فسانه و بگذار این خیال
زین عشق شوم، بگذر و کمتر کن این مقال

از بهر این رهایی و سودای این فرار
هرشب هزار عهد کنم با دو صد قرار

اما چو آفتاب ،سرآرد به محفلم
شوقت برون کشاندم از کنج منزلم

روز از نو،روزی از نو و این روزگار ماست
خوبی کنیم و بد کنی و این قرار ماست

لعنت بر این زمانه که هرکس که خوب شد
بهرَش قلوب همنفسان سنگ و چوب شد
 
 
 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی