شعر یعنی شعور

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

 
شعر زیر،شعر عاشقانه ای هست در قالب مثنوی از خودم:
 
سفارش شعر-شعر عاشقانه-بی وفا
 
بی وفا

 

لعنت به من که با همه جور و جفائیت
باز عاشق توأم و کنم با وفائیت


نفرین به تو که با همه مهر و وفائیم
هر دم ستم کنی و به ذلت کشانیم

گویم به خود که از چه هواداریش کُنی
از بهر یک نگاه، چنین زاریش کُنی

بگذر از این فسانه و بگذار این خیال
زین عشق شوم، بگذر و کمتر کن این مقال

از بهر این رهایی و سودای این فرار
هرشب هزار عهد کنم با دو صد قرار

اما چو آفتاب ،سرآرد به محفلم
شوقت برون کشاندم از کنج منزلم

روز از نو،روزی از نو و این روزگار ماست
خوبی کنیم و بد کنی و این قرار ماست

لعنت بر این زمانه که هرکس که خوب شد
بهرَش قلوب همنفسان سنگ و چوب شد
 
 
 

 

  • احسان صالحی